آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

آتشین

بدون عنوان

جیگر اون نگاه کردنت بشم عزیزم آدرینا جون واقعا عاشق خونه سازیشه افرین عسلم مامان فدای دختر زرنگ و باهوشش بشه   ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

آدرینا جون خیلی این بازی خونه سازیش رو دوست داره جیگر مامان محو تماشای تلویزیون بدون شرح فدای دختر باهوشم بشم   ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

هفته گذشته رفته بودیم خونه پسر عمه شوهرم یه چند تایی عکس هم از پرنسس خانم گرفتم خانواده پسر عمه میثم جان واقعا مهربون هستن خیلی به آدرینا محبت میکنن بخاطر همین محبتشون آدرینا هم فوق العاده بهشون وابسته شده و دوستشون داره   این عروسها هم بچه پسر عمه میثم جان برای پرنسس خانم خریده البته آدرینا جون بهش میگه دایی مرسی دایی جون     ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

این کتاب ها هم از نمایشگاه کتاب برای آدرینا جونم خریدیم این عروسک هم از نمایشگاه کتاب خریدیم     ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

چند روز پیش هم با مهمانهامون رفتیم باغ مینو داخل شهرکمون   این سه تا عکس هم از داخل محوطه شهرکمون گرفتم ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

آدرینا جونم حرف زدنش خیلی عالی تر شده خیلی کلمه های دیگه هم یاد گرفته مثل: بی تربیت,سلام,پارسا,ترسید,کله,ماه,ستاره و خیلی کلمه های دیگه که الان به یاد ندارم هر کلمه ای که میگیم فوری مثل طوطی تکرار میکنه همین که کسی عطسه یا سرفه میکنه فوری اداش رو در میاره پرنسس مامان هر چی بزرگتر میشه شیرین تر و بانمک تر میشه عزیز دل مامان تا سرش به جایی میخوره میاد دستش رو میزاره رو سرش ومیگه مامان اوخ کله هر وقت شب تو حیاط هستیم به ماه اشاره میکنه و میگه مامان ماه در ضمن پرنسس خانم عاشق هواپیماست وقتی بیرونیم تا صدای هواپیما هم بشنوه فوری میگه مامان هواپیما 'آدرینا جون برای سلام کردن دست میده و میگه سلام ولی خداحافظی رو با دستاش می کنه ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

این بلوز شلوار هم قشم که بودیم برای پرنسسم خریدم   فدای اون اخم کردنت بشم عزیزم ...
16 بهمن 1392

بدون عنوان

این عکس های غروب هم موقع برگشت به خونه گرفتم     عکسهایی از طلوع خورشید که میثم جان از سر کار گرفته   ...
16 بهمن 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آتشین می باشد